من مكتوب

May 10, 2009

كروبي -سه

Filed under: اظهار نظرها — saeedlog @ 11:34 am
Tags:

والله اين روزا احوال سياست زياد خوب نيست ، همه دارن سنگ خودشون رو به سينه مي زنند و اين جا من و امثال من هستيم كه تنها در يك گوشه ايستاديم و مهم نيست برامون كه چه اتفاقي براي چه كسي مي افته ، برامون مهمه كه چه اتفاقي براي كشورمون مي افته ، آيا به قول محسن رضايي قراره با راي مون خودمون رو تا دم پرتگاه ببريم ، و يا قراره به كسي راي بديم كه با بيست سال سكوتش دور خودش هاله قداست كشيده و از پس بيست سال فاصله داره به خودش نگاه مي كنه و خود بيست سال پيش اش رو تبليغ مي كنه و با دوپينگ خاتمي ميخواد مسابقه رياست جمهوري رو ببره و يا قراره به شيخ اصلاحات راي بديم كه …. ( چون خودم طرفدار شيخم ، هيچ نكته بدي توي ذهنم نيومد ، خودتون جايگزين كنيد اگه چيزي به ذهنتون مي رسه ) ، خلاصه نمي دونم ، يكي از شخصيت ها رو كامل مي شناسيم و كارنامه چهار سال رياست جمهوري اش رو در پيش رومون داريم و حالا بر عهده خودمونه كه چطور بهش نگاه كنيم ، مي تونيم سهميه بندي بنزين رو يك حماسه بدونيم كه مترادف حماسه هشت سال دفاع مقدسه و يا اينكه حذف نهادهاي برنامه ريز از ساختار دولت رو يك فاجعه در حد بحران اقتصادي آمريكا بدونيم ، مي تونيم وعده هاي پر زرق و برق احمدي نژاد رو نشانه همدردي با اقشار ضعيف جامعه و نگاه عدالت جوش بدونيم و يا اينكه مشتي شعار پوپوليستي و عوام فريب كه احمدي نژاد و يارانش جهت كسب قدرت و حفظ وجهه دم دم برش تاكيد مي كنن . دو تاي ديگه رو كامل نمي شناسيم ، ميرحسين رو تقريبا مي شه گفت اصلا و كروبي رو مي شه گفت كه نه در سطح رياست جمهوري . حالا بازم نگاه ها متفاوته ، افراد ولايت مدار و ذوب شده در ولايت فقيه كه يادشون رفته كه ميرحسين هشت سال زير نظر مستقيم امام خميني كار كرد و زحمت كشيد و دوست صميمي رجايي و باهنر و بهشتي و … بود ، صرفا به واسطه سه روز استعفاي ميرحسين در انتهاي دوره هشت ساله اش اون رو منافقي مي دونن كه هيچ گونه التزام عملي به ولايت فقيه نداره و خوب از اونجايي كه التزام به ولايت فقيه در قانون اساسي اومده و هيچ گونه معيار دقيقي هم براي سنجش اش هم نيست ، مرتب بر اين طبل مي كوبن تا بتونن اون رو طردش كنن و ضد تبليغات كنن ( توي نامه فاطمه رجبي به ميرحسين يادمه تنها نكته اي كه چشم گير بود همين استعفاي ميرحسين در انتهاي دوره نخست وزيري اش بود و بقيه اش تهمت هايي چون طرفداري از سرمايه داران و مرفهان و … بود ) ، اما كروبي كه نيم قرنه مي شناسيمش و هميشه بوده و هميشه اثر گذار بوده ، شايد نتونه خيلي سخنورانه از كارنامه اش تعريف كنه و خودش رو تبليغ كنه ، ولي تاريخ و ذهن تاريخي ما گوياي زحمات شيخ هست ، باز هم مي شه اون همه جسارت رو تحسين كرد و يا اينكه نكوهيد ، مي شه به واسطه 300 ميليون پول شهرام جزائري كه هزار بار كروبي توضيح اش داده و توضيحاتش هم قانع كننده است ، شيخ رو مفسد ناميد و اون رو موجودي غير قابل اعتماد ناميد و يا به خاطر اين كه از اول انقلاب امين بخش سرمايه دار براي انتقال وجوهات شرعي شون به دست مردم مستضعف و اقشار محروم بوده ، اون رو فردي قابل اعتماد و پاك دونست ، اينها همه به عهده خودتونه

شيخ هميشه در حمايت از مردانش مردانه ايستاده و مي ايسته ، شيخ بلد نيست سكوت كنه وقتي خلافي رو مي بينه ، شيخ مي دونه چطوري صداش رو به گوش همه برسونه ، شيخ مردم رو مي شناسه ، شيخ يك روشن فكر نيست كه پشت كلمات قلنبه سلنبه قائم شه و يا كسي نيست كه ندونه راي مردم چه ارزشي داره و اين راي رو حروم كنه ، شيخ هميشه ثابت كرده كه مرد لحظه هايي يه كه همه سكوت مي كنند و از ترس جرئت دم زدن از حق رو ندارند

Blog at WordPress.com.